محل تبلیغات شما
 خاطره‌ای از آیت‌الله  شهید سید اسدالله مدنی :
 
 به مناسبت سالگرد شهادت آیت‌الله سید اسدالله مدنی - 
 
شیفته امام و سرباز انقلاب
 
    ۱۳۹۹/۰۶/۱۹

مدنی، سید اسدالله
بازخوانی زندگی و مبارزات شهید سید اسدالله مدنی و همراهی اش با امام | پایگاه  خبری جماران
سعید مستغاثی

روز 22 دی ماه 1357، در حالی که تیتر اول رومه‌های صبح و عصر تهران، حکایت از تشکیل شورای انقلاب اسلامی متشکل از یاران مورد اعتماد حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) داشت، گزارشی از ساواک، برپایی یک حکومت اسلامی در همدان را توسط یکی دیگر از یاران و مریدان حضرت امام، اعلام کرد.
آیت‌الله سید اسدالله مدنی، یکی از سرسخت‌ترین ون مبارز و از پاکبازترین یاران پیروان امام خمینی، پس از سالها تبعید و زندان و رنج و شکنجه در بازگشت پیروزمندانه به همدان، با همراهی مردم و دیگر ون مبارز و انقلابیون مسلمان پیرو امام خمینی، کلیه امور شهر را در دست گرفت و در واقع حکومت اسلامی رهبر و مرادش، امام خمینی را یک ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در این شهر برپا کرد. شهری که آیت‌الله مدنی، حرکت تبلیغی خودش را از همان آغاز نهضت امام در سال 1341 در آن و روستاهایش آغاز کرده بود و طی سال‌های طولانی، هرگاه از تبعید و زندان، اندکی فراغت می‌یافت، بازهم راهی آن خطه می‌شد.
در آن گزارش ساواک به تاریخ 22 دی ماه 1357 چنین آمده بود:
شیخ اسدالله مدنی، فعلاً کلیه امور شهر زیر نظر وی انجام می‌شود و شهربانی تحت نظر ایشان است. فرمانده پادگان هم تلفناً همبستگی خود را اعلام و اظهار بندگی نموده که مراتب قبلاً به عرض رسیده است. فرماندار و تمام مدیران کل ادارات به منزل مدنی رفته ضمن اعلام همبستگی روش کار خود را از وی سؤال نموده‌اند. بازاریان و سایر طبقات مختلف مردم هم به همین منوال. ضمناً شیخ مدنی در تمام سخنرانی‌های خود مردم را به آرامش دعوت و از تهمت زدن وکشتن و آتش زدن منع نموده است.»(1)
آنچه از گزارش فوق برمی آید، ایجاد حکومتی جدای از رژیم شاه در همدان و توابع آن و به مدیریت شهید آیت‌الله مدنی به عنوان یکی از مریدان امام خمینی بود. با توجه به گزارش مذکور مشخص می‌شود که آیت‌الله مدنی بر تمام اداره‌ها و سازمان‌ها و حتی شهربانی کنترل کامل داشت و در واقع پیش از پیروزی انقلاب و بازگشت رهبر انقلاب به کشور، شهر همدان را برای نظام مورد نظر ایشان آماده ساخته بود.
حتی در یکی از گزارش‌های ساواک سخن از ایجاد پلیس اسلامی است.(2)
از طرف دیگر شهید مدنی علاوه ‌بر کنترل و تسلط بر اداره‌ها و شهربانی، مسائل مادی و رفاهی مردم شهر همدان را نیز به گونه‌ای نظم داده و مانع از هر گونه اجحاف و فشار بر مردم می‌شد. از جمله در مورد مواد سوختی که به دلیل اعتصاب کارگران شرکت نفت و سرمای شدید همدان، کمبود جدی وجود داشت.
همین اقدام و متشکل نمودن مردم تحت حکومت و رهبری امام خمینی(ره) در همدان باعث شد تا در یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخی نهضت امام که لشکر 81 زرهی کرمانشاه برای سرکوب قیام مردم تهران در 21 بهمن 1357، عازم پایتخت بود، براساس فرمان صریح امام، با اقدام آیت‌الله مدنی مردم در مسیر کرمانشاه به همدان، راه عبور‌تانک‌های لشکر کرمانشاه را بسته و مانع از ادامه حرکت آنها به سوی تهران شدند که همین موضوع کمک فراوانی به پیروزی انقلاب در روزهای 21 و 22 بهمن نمود.
مبارزه و انقلاب
در بستر حرکت‌های آرام مردمی
اما وجه دیگر گزارش 22 دی ماه 57 ساواک، اذعان سرویس امنیتی رژیم شاه به نهضت مردمی و ضد خشونت امام و روحیه متین و ضد اغتشاش آیت‌الله مدنی بود. در گزارش فوق، اذعان شده بود که شهید مدنی در تمام سخنرانی‌های خود، مردم را به آرامش دعوت و از تهمت زدن و کشتن و آتش زدن منع نموده است.» در همین مسیر بود که جامعه ت همدان به کرات مردم را در راهپیمایی‌ها از هرگونه آتش سوزی و تخریب برحذر می‌داشت.
پیش از این نیز در 17 دی ماه 1357 ساواک همدان طی گزارشی به ریاست شهربانی این استان، از حرکت انقلابی و آرام شهید مدنی در همدان ابراز تعجب کرده بود که البته برای ساواک، شبهه برانگیز و غیرقابل اعتماد به نظر می‌رسید. در گزارش ساواک درباره شیوه مبارزاتی آیت‌الله مدنی چنین آمده بود:
با توجه به اینکه یاد شده از بدو ورود، ظاهرا اهالی را دعوت به آرامش نموده و حتی از ایذاء و آزار مامورین انتظامی توسط اهالی جلوگیری به عمل آورده است، از این رو وجهه‌ای بین روسای ادارات و فرماندهان و مامورین کسب نموده که امکان دارد این عمل به منظور گمراه کردن نیروهای انتظامی منطقه باشد تا در فرصت مناسب ضربه غیر قابل جبرانی به مامورین وارد آورند.»(3)
ساواک پرونده‌ای قطور از آیت‌الله مدنی داشت.  او ابتدا مردم زادگاهش آذرشهر را علیه فرقه ضاله بهاییت و دیگر مفاسد بسیج کرد و از زمان تحصیل در نجف و ابتدای پاگرفتن نهضت امام خمینی در مهرماه 1341، حتی یک روز هم آرام و قرار نگرفت ودستگاه‌های امنیتی شاه ازجمله ساواک وی را افراطی طرفدار امام خمینی معرفی کردند. ساواک تقریبا 8 سال پیش از گزارشی که در ابتدای این مطلب ذکر شد، در گزارشی دیگر درباره شهید مدنی نوشته بود:
اسدالله مدنى در همدان به نفع [امام] خمینى فعالیت و بیش از یک سوم اهالى همدان را مقلد [امام] خمینى كرده است و در هر محفل و مجلسى از [امام] خمینى تمجید مى‌كند و وى را اعلم مجتهد[مجتهد اعلم] قلمداد مى‌نماید.»(4)
این‌گونه یاران و شاگردان حضرت امام، در طول سال‌های تبعید و دوران مبارزات نهضت ایشان، گوشه گوشه این سرزمین را برای انقلاب اسلامی آماده ساختند. رژیم شاه برای خلاصی از افشاگری‌ها و روشنگری‌های این ون مبارز، آنها را از شهر خودشان تبعید و به دیار دیگر می‌فرستاد ولی آنها در آن خطه نیز از پای نمی‌نشستند و به عنوان نماز جماعت و کلاس قرآن و مراسم دینی، مواضع و پیام‌های امام را بیان می‌کردند و به افشای رژیم شاه می‌پرداختند. از همین روی ناگزیر آنها را از تبعیدی به تبعید دیگر می‌فرستادند. اما یاران امام در تبعیدگاه جدید نیز از پای ننشسته و در واقع میدان دیگری برای روشنگری‌ها و افشاگری‌هایشان باز می‌کردند.  
همچون شهید مدنی که به هر زندان و تبعیدی رفت، آن گونه که اسناد ساواک حکایت دارد، آنجا را به کانون نهضت امام بدل ساخت. از جمله بعد از اینکه با حکم حضرت امام به عنوان نماینده و وکیل ایشان در خرم‌آباد از سال 1351 فعالیت داشت، به دلیل اینکه قلب لرستان را به مرکز فعالیت‌های انقلابیون پیرو امام خمینی تبدیل کرده بود، در 27 مهرماه 1354 به نورآباد ممسنی تبعید شد. آیت اللّه مدنی، نورآباد ممسنی را هم پایگاه دیگری برای نهضت امام و مبارزه علیه رژیم‏ شاه کرد به نحوی که مردم نقاط مختلف فارس از جمله، شیراز، کازرون و شهرهای دیگر، با ایشان دیدار نموده و ارتباط گرفته و از روشنگری‌های وی و پیام‌های امام مطلع می‌شدند.
از همین روی در پایان سال دوم حضور شهید مدنی در نورآباد، ،محل‏ تبعید ایشان را به گنبدکاووس تغییر دادند. شهید مدنی در تاریخ 17مرداد 1356، به وسیله مأمورانی‏ تحت الحفظ به گنبدکاووس اعزام شد ولی بازهم فعالیت هایش در گنبد، خواب را به چشمان رژیم شاه حرام کرد. او از بدو ورود به این شهرستان، ون منطقه را تحت تاثیر قرار داد و مدرسه علمیه منظریه» و مسجد جامع این شهر را به پایگاه مبارزاتی تبدیل نمود. تا جایی که در اوایل تیرماه 1357 به بندر کنگان تبعید شد. مدت اقامت آیت اللّه مدنی در بندر کنگان، سه هفته بیشتر طول نکشید. چراکه وی در این بندر، روزها در مدرسه علمیه‏ به تدریس و تفسیر قرآن مشغول بود و ظهرها در مسجد جامع و شب‌ها در مسجد کوزه‏گری» این شهر نماز جماعت اقامه می‏کرد و در واقع اهداف و آرمان‌های نهضت امامش را تشریح می‌نمود. اینگونه بود که مجددا محل تبعید آیت‌الله مدنی تغییر کرد و از تاریخ 3 مرداد 57،‏ شهرستان مهاباد چهارمین تبعیدگاه این انقلابی شد.
زمان تبعید آیت‌الله مدنی در تاریخ 6 مهرماه 1357 به پایان می‌رسید ولی ایشان را تا 14 مهرماه در مهاباد نگه داشتند و سپس پرویز ثابتی (رئیس ‌اداره سوم ساواک) دستور داد که به تهران منتقل شود ولی پیش از آن، شهید مدنی مهاباد را ترک کرده و به قم رفته بود.
این گونه بود که آیت اللّه مدنی، این فقیه مجاهد و نستوه، کوله‏بار جهاد و مبارزه‏ را از دوران جوانی بر دوش گرفت‏ و از نجف و کربلا تا آذرشهر و همدان و خرم‏آباد و نورآباد و گنبد و کنگان و مهاباد، هر کجا رفت، با شهامت و شجاعت و اخلاص بی‏نظیر علیه شاه و استعمار ‏افشاگری کرد و از نهضت رهبر و قائدش حضرت امام خمینی سخن گفت، در هر کجا قدم گذاشت، بذر انقلاب پاشید و پیام رهبر انقلاب را به گوش مردم رساند و آنان‏ را به نهضت و انقلاب فراخواند.
آیت‌الله مدنی در دو سال و نیمی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قید حیات بود، تمام و کمال در خدمت نظام نوپای برآمده از انقلاب و امام محبوبش قرار داشت. او به عنوان نماینده امام در آذربایجان و در سنگر امامت جمعه تبریز با  توطئه‌های بسیاری از سوی ضد انقلاب درگیر شد و مهم‌ترین فتنه‌ها از جمله فتنه حزب به اصطلاح خلق مسلمان را برای تجزیه آذربایجان با شکست مواجه ساخت. لباس رزم پوشید و به جبهه‌ها رفت و با همان زهد و تقوا و حسن خلق مثال زدنی‌اش، حتی دشمنان خود (همان ماموران و نظامیان شاهنشاهی) را هم جذب می‌کرد و با همان آرامش و روحیه به غایت مردمی‌اش، تبریز و آذربایجان را به یکی از دژهای تسخیرناپذیر انقلاب و نظام اسلامی بدل ساخت و همین خار چشم دشمنان اسلام و انقلاب شد که طرح شهادتش را ریختند.
آیت‌الله مدنی که امامش، او را عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات» نامید، در20 شهریور1360، توسط شقی‌ترین افراد روزگار یعنی تروریست‌های منافق در همان سنگر همیشگی‌اش یعنی نماز جمعه و جماعت و در حلقه پرشور مردمی که دوست داشت و دوستش داشتند، به شهادت رسید.
____________________
1- سند ساواک شماره 9664/ه – کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک 4- شهید آیت الله سید اسدالله مدنی – صفحات 604 و 605 - مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول - 20 شهریور 1377
2- سند ساواک 1612/ه - کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک 4- شهید آیت الله سید اسدالله مدنی – صفحه 599 - مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول - 20 شهریور 1377
3- سند ساواک شماره 9623/ه -17 دی ماه 1357- کتاب کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک 4- شهید آیت الله سید اسدالله مدنی – صفحه 4-  مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول – 20 شهریور 1377
4- سند ساواک شماره 2655/316- 31 مرداد 1349- کتاب کتاب یاران امام به روایت اسناد ساواک 4- شهید آیت الله سید اسدالله مدنی – صفحه 602-  مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول – 20 شهریور 1377

Image result for ‫گل لاله‬‎
 

۱۷۰- خاطره ای از شهادت آیت‌الله سیدمحمدرضا واحدی، علیمردان خان بختیاری و خداکرم خان بهمئی :.... ۱۳۹۸/۰۷/۲۷

۱۶۹- خاطره ای از شهید ابراهیم هادی : پیش‌بینی شهید ابراهیم هادی درباره راهپیمایی اربعین ۱۳۹۸/۰۷/۲۰

۱۶۸- خاطره ای از سردار شهید حبیب لک‌زایی : فرمانده‌ای که بر قلب محرومان سیستان حکومت می‌کرد ۱۳۹۸/۰۷/۲۰

امام ,مدنی ,ساواک ,انقلاب ,شهید ,آیت‌الله ,را به ,آیت‌الله مدنی ,شهید مدنی ,امام خمینی ,سید اسدالله ,اسناد تاریخی وزارت ,تاریخی وزارت اطلاعات ,بررسی اسناد تاریخی ,مرکز بررسی اسناد

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Heather's receptions rintvirbunksand Andres's memory بزم ادبیات chiarerewo یَوْمُ الْقِیَامَة،روز رستاخیز(فرجام شناسی) کتابخانه اینترنت ایران جوان موزیک پیمان حاضر asesurblas