محل تبلیغات شما

خاطره ای ازحاج آقای ابوترابی : 

تاثیر اخلاق اسلامی

Image result for ‫خاطره ای ازحاج آقای ابوترابی‬‎

 

 کاظم بعثی بارها گفته بود من فدایی صدام هستم». یک روز حاج آقای ابوترابی را به شدت شکنجه کرد؛ طوری که تمام بدنش سیاه شده بود. با این وجود، حاج آقا به کاظم احترام می‌گذاشت.
رفتار حاجی او را به تدریج رام کرد تا جایی که یک شب پشت پنجره اتاق آمد و عذرخواهی کرد و گفت: من تو را اذیت می‌کنم ولی تو به من احترام می‌گذاری، از این به بعد با تو کاری ندارم.
حاج آقا بهش گفت: فکر می‌کنی اگر به تو احترام می‌گذارم چون تو امیری و من اسیر؟ نه، اگر آزاد بشوم و بالاترین پست را در ایران هم بگیرم و تو را دوباره ببینم به تو بی‌احترامی نخواهم کرد.
کاظم بعثی و فدایی صدام، چنان تحت تأثیر حاجی قرار گرفت که بعد از آن دست از خشونت برداشت و با کسی کار نداشت. مدتی بعد هم نماز خوان شد و در غیر ماه رمضان هم روزه می‌گرفت. بعثی‌ها وقتی دیدند رفتارش عوض شده او را از اردوگاه بردند.
برگرفته از کتاب به لطافت باران»
نوشته‌ بی‍ژن کی

Image result for ‫گل لاله‬‎

۱۷۰- خاطره ای از شهادت آیت‌الله سیدمحمدرضا واحدی، علیمردان خان بختیاری و خداکرم خان بهمئی :.... ۱۳۹۸/۰۷/۲۷

۱۶۹- خاطره ای از شهید ابراهیم هادی : پیش‌بینی شهید ابراهیم هادی درباره راهپیمایی اربعین ۱۳۹۸/۰۷/۲۰

۱۶۸- خاطره ای از سردار شهید حبیب لک‌زایی : فرمانده‌ای که بر قلب محرومان سیستان حکومت می‌کرد ۱۳۹۸/۰۷/۲۰

تو ,حاج ,احترام ,هم ,ابوترابی ,آقای ,آقای ابوترابی ,حاج آقا ,را به ,او را ,اخلاق اسلامی ,تاثیر اخلاق اسلامی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امام مهدی (مهدی یاران) Eric's site آندروید tirisercard eshgham-m كسب درآمد اینترنتی و آسان ، كاملا قانونی فرزانگان ایران و جهان volksembtide اخلاق بازرگانان سرخ فراوران